خاکی دلم که در لب آن نازنین گریخت
خاکی دلم که در لب آن نازنین گریخت
خاکی دلم که در لب آن نازنین گریخت
خاکی دلم که در لب آن نازنین گریخت
خاکی دلم که در لب آن نازنین گریخت
خاکی دلم که در لب آن نازنین گریخت
خاکی دلم که در لب آن نازنین گریخت
خاکی دلم که در لب آن نازنین گریخت
خاکی دلم که در لب آن نازنین گریخت
خاکی دلم که در لب آن نازنین گریخت
خاکی دلم که در لب آن نازنین گریخت
تشنه است کاندر آب خور آتشین گریخت
تشنه است کاندر آب خور آتشین گریخت
تشنه است کاندر آب خور آتشین گریخت
تشنه است کاندر آب خور آتشین گریخت
تشنه است کاندر آب خور آتشین گریخت
تشنه است کاندر آب خور آتشین گریخت
تشنه است کاندر آب خور آتشین گریخت
تشنه است کاندر آب خور آتشین گریخت
تشنه است کاندر آب خور آتشین گریخت
تشنه است کاندر آب خور آتشین گریخت
تشنه است کاندر آب خور آتشین گریخت
نالم چو ز آب آتش و جوشم چو ز آتش آب
نالم چو ز آب آتش و جوشم چو ز آتش آب
نالم چو ز آب آتش و جوشم چو ز آتش آب
نالم چو ز آب آتش و جوشم چو ز آتش آب
نالم چو ز آب آتش و جوشم چو ز آتش آب
نالم چو ز آب آتش و جوشم چو ز آتش آب
نالم چو ز آب آتش و جوشم چو ز آتش آب
نالم چو ز آب آتش و جوشم چو ز آتش آب
نالم چو ز آب آتش و جوشم چو ز آتش آب
نالم چو ز آب آتش و جوشم چو ز آتش آب
نالم چو ز آب آتش و جوشم چو ز آتش آب
تا دل در آب و آتش آن نازنین گریخت
تا دل در آب و آتش آن نازنین گریخت
تا دل در آب و آتش آن نازنین گریخت
تا دل در آب و آتش آن نازنین گریخت
تا دل در آب و آتش آن نازنین گریخت
تا دل در آب و آتش آن نازنین گریخت
تا دل در آب و آتش آن نازنین گریخت
تا دل در آب و آتش آن نازنین گریخت
تا دل در آب و آتش آن نازنین گریخت
تا دل در آب و آتش آن نازنین گریخت
تا دل در آب و آتش آن نازنین گریخت
آدم فریب گندم گون عارضی بدید
آدم فریب گندم گون عارضی بدید
آدم فریب گندم گون عارضی بدید
آدم فریب گندم گون عارضی بدید
آدم فریب گندم گون عارضی بدید
آدم فریب گندم گون عارضی بدید
آدم فریب گندم گون عارضی بدید
آدم فریب گندم گون عارضی بدید
آدم فریب گندم گون عارضی بدید
آدم فریب گندم گون عارضی بدید
آدم فریب گندم گون عارضی بدید
شد در بهشت عارض آن حور عین گریخت
شد در بهشت عارض آن حور عین گریخت
شد در بهشت عارض آن حور عین گریخت
شد در بهشت عارض آن حور عین گریخت
شد در بهشت عارض آن حور عین گریخت
شد در بهشت عارض آن حور عین گریخت
شد در بهشت عارض آن حور عین گریخت
شد در بهشت عارض آن حور عین گریخت
شد در بهشت عارض آن حور عین گریخت
شد در بهشت عارض آن حور عین گریخت
شد در بهشت عارض آن حور عین گریخت
تا دل به کفر دعوت زلفش قبول کرد
تا دل به کفر دعوت زلفش قبول کرد
تا دل به کفر دعوت زلفش قبول کرد
تا دل به کفر دعوت زلفش قبول کرد
تا دل به کفر دعوت زلفش قبول کرد
تا دل به کفر دعوت زلفش قبول کرد
تا دل به کفر دعوت زلفش قبول کرد
تا دل به کفر دعوت زلفش قبول کرد
تا دل به کفر دعوت زلفش قبول کرد
تا دل به کفر دعوت زلفش قبول کرد
تا دل به کفر دعوت زلفش قبول کرد
کفرش خوش آمد از من مسکین به کین گریخت
کفرش خوش آمد از من مسکین به کین گریخت
کفرش خوش آمد از من مسکین به کین گریخت
کفرش خوش آمد از من مسکین به کین گریخت
کفرش خوش آمد از من مسکین به کین گریخت
کفرش خوش آمد از من مسکین به کین گریخت
کفرش خوش آمد از من مسکین به کین گریخت
کفرش خوش آمد از من مسکین به کین گریخت
کفرش خوش آمد از من مسکین به کین گریخت
کفرش خوش آمد از من مسکین به کین گریخت
کفرش خوش آمد از من مسکین به کین گریخت
بیرون گریخت از ره چشمم میان اشک
بیرون گریخت از ره چشمم میان اشک
بیرون گریخت از ره چشمم میان اشک
بیرون گریخت از ره چشمم میان اشک
بیرون گریخت از ره چشمم میان اشک
بیرون گریخت از ره چشمم میان اشک
بیرون گریخت از ره چشمم میان اشک
بیرون گریخت از ره چشمم میان اشک
بیرون گریخت از ره چشمم میان اشک
بیرون گریخت از ره چشمم میان اشک
بیرون گریخت از ره چشمم میان اشک
الا به پای آب نشاید چنین گریخت
الا به پای آب نشاید چنین گریخت
الا به پای آب نشاید چنین گریخت
الا به پای آب نشاید چنین گریخت
الا به پای آب نشاید چنین گریخت
الا به پای آب نشاید چنین گریخت
الا به پای آب نشاید چنین گریخت
الا به پای آب نشاید چنین گریخت
الا به پای آب نشاید چنین گریخت
الا به پای آب نشاید چنین گریخت
الا به پای آب نشاید چنین گریخت
آن لاشه جست ز آخور سنگین هندوان
آن لاشه جست ز آخور سنگین هندوان
آن لاشه جست ز آخور سنگین هندوان
آن لاشه جست ز آخور سنگین هندوان
آن لاشه جست ز آخور سنگین هندوان
آن لاشه جست ز آخور سنگین هندوان
آن لاشه جست ز آخور سنگین هندوان
آن لاشه جست ز آخور سنگین هندوان
آن لاشه جست ز آخور سنگین هندوان
آن لاشه جست ز آخور سنگین هندوان
آن لاشه جست ز آخور سنگین هندوان
در مرغزار سنبل آهوی چین گریخت
در مرغزار سنبل آهوی چین گریخت
در مرغزار سنبل آهوی چین گریخت
در مرغزار سنبل آهوی چین گریخت
در مرغزار سنبل آهوی چین گریخت
در مرغزار سنبل آهوی چین گریخت
در مرغزار سنبل آهوی چین گریخت
در مرغزار سنبل آهوی چین گریخت
در مرغزار سنبل آهوی چین گریخت
در مرغزار سنبل آهوی چین گریخت
در مرغزار سنبل آهوی چین گریخت
در کوی عشق دیوی و دیوانگی است عقل
در کوی عشق دیوی و دیوانگی است عقل
در کوی عشق دیوی و دیوانگی است عقل
در کوی عشق دیوی و دیوانگی است عقل
در کوی عشق دیوی و دیوانگی است عقل
در کوی عشق دیوی و دیوانگی است عقل
در کوی عشق دیوی و دیوانگی است عقل
در کوی عشق دیوی و دیوانگی است عقل
در کوی عشق دیوی و دیوانگی است عقل
در کوی عشق دیوی و دیوانگی است عقل
در کوی عشق دیوی و دیوانگی است عقل
بس عقل کو ز عشق ملامت گزین گریخت
بس عقل کو ز عشق ملامت گزین گریخت
بس عقل کو ز عشق ملامت گزین گریخت
بس عقل کو ز عشق ملامت گزین گریخت
بس عقل کو ز عشق ملامت گزین گریخت
بس عقل کو ز عشق ملامت گزین گریخت
بس عقل کو ز عشق ملامت گزین گریخت
بس عقل کو ز عشق ملامت گزین گریخت
بس عقل کو ز عشق ملامت گزین گریخت
بس عقل کو ز عشق ملامت گزین گریخت
بس عقل کو ز عشق ملامت گزین گریخت
از زعفران روی من و مشک زلف دوست
از زعفران روی من و مشک زلف دوست
از زعفران روی من و مشک زلف دوست
از زعفران روی من و مشک زلف دوست
از زعفران روی من و مشک زلف دوست
از زعفران روی من و مشک زلف دوست
از زعفران روی من و مشک زلف دوست
از زعفران روی من و مشک زلف دوست
از زعفران روی من و مشک زلف دوست
از زعفران روی من و مشک زلف دوست
از زعفران روی من و مشک زلف دوست
تعویذ کرده ام ز من آن دیو ازین گریخت
تعویذ کرده ام ز من آن دیو ازین گریخت
تعویذ کرده ام ز من آن دیو ازین گریخت
تعویذ کرده ام ز من آن دیو ازین گریخت
تعویذ کرده ام ز من آن دیو ازین گریخت
تعویذ کرده ام ز من آن دیو ازین گریخت
تعویذ کرده ام ز من آن دیو ازین گریخت
تعویذ کرده ام ز من آن دیو ازین گریخت
تعویذ کرده ام ز من آن دیو ازین گریخت
تعویذ کرده ام ز من آن دیو ازین گریخت
تعویذ کرده ام ز من آن دیو ازین گریخت
خاقانیا حدیث فلک در زمین به است
خاقانیا حدیث فلک در زمین به است
خاقانیا حدیث فلک در زمین به است
خاقانیا حدیث فلک در زمین به است
خاقانیا حدیث فلک در زمین به است
خاقانیا حدیث فلک در زمین به است
خاقانیا حدیث فلک در زمین به است
خاقانیا حدیث فلک در زمین به است
خاقانیا حدیث فلک در زمین به است
خاقانیا حدیث فلک در زمین به است
خاقانیا حدیث فلک در زمین به است
کامسال طالعت ز فلک در زمین گریخت
کامسال طالعت ز فلک در زمین گریخت
کامسال طالعت ز فلک در زمین گریخت
کامسال طالعت ز فلک در زمین گریخت
کامسال طالعت ز فلک در زمین گریخت
کامسال طالعت ز فلک در زمین گریخت
کامسال طالعت ز فلک در زمین گریخت
کامسال طالعت ز فلک در زمین گریخت
کامسال طالعت ز فلک در زمین گریخت
کامسال طالعت ز فلک در زمین گریخت
کامسال طالعت ز فلک در زمین گریخت